نسب سنجی قاعده لا ضرر و لا ضرار با الزامات اقتصاد مقاومتی در قرآن

پدیدآورکاظم ذبیحی قراداغلو

نشریهمجموعه مقالات همایش ملی مقاومت اسلامی از نگاه قرآن کریم

شماره نشریه1

کلمات کلیدی11476

چکیدهﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺷﺮاﻳﻂ ﭘﻴﺶ روي ﻛﺸﻮر، در سال های اخیر ﺗﺤﺮﻳﻢ ﻫﺎي اﻗﺘﺼﺎدي ﺑﻪ ﺷﺪت اﻓﺰاﻳﺶ یافته اﺳﺖ ، در ﻫﻤﻴﻦ راﺳﺘﺎ ﻣﻘﺎم ﻣﻌﻈﻢ رﻫﺒﺮي ﺑﺎ ﻧﮕﺎه دﻗﻴﻖ و ﻇﺮﻳﻒ ﺧﻮد در ﭘﻴﺎم ﻫﺎي ﻧﻮروزي ﺳﺎل ﻫﺎي اﺧﻴﺮ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻬﻢ ﺗﻮﺟﻪ واﻓﺮي داﺷﺘﻪ اﻧﺪ «اﻗﺘﺼﺎد مقاومتی» ﻧﻴﺰ واژه اي اﺳﺖ ﻛﻪ اﻳﺸﺎن برای اوﻟﻴﻦ ﺑﺎر در دﻳﺪار ﻛﺎرآﻓﺮﻳﻨﺎن در ﺳﺎل1389 مطرح ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ.دراین مقاله به نسبت سنجی قاعده لاضرر و لاضرار با الزامات اقتصاد مقاومتی از نگاه قرآن پرداخته شده است.پس از شرح مفردات تحقیق وبیان تناسب قاعده لاضرر بااقتصاد مقاومتی، به اصول و الزامات اقتصاد مقاومتی در قرآن(خدامحوری، عدالت محوری و...) پرداخته شده است. چون ممکن است از طریق تحریم های اقتصادی کشور های بیگانه، ضرر و زیانی متوجه کشور شود. اما با مطرح شدن اقتصاد مقاومتی وتوجه به تولیدات داخلی، طبق قاعده لاضرر و لا ضرار هر گونه ضرر و زیان نفی شده است.

share 2633 بازدید

مقدمه

وجود قاعده لاضرر در فقه اسلامی، موجب این نتیجه گیری از سوی برخی اندیشمندان شده که اصل یا قاعده ضرر به مفهوم نهی ضرر به دیگری، در همه نظام های مختلف حقوقی و توسط اندیشمندان حقوقی با مبانی استدلالی کم و بیش مشابه پذیرفته شده و ادعا شده است غنای فقه اسلامی در این زمینه می تواند در مبناسازی برای مداخله کیفری با استفاده از این قاعده راهگشا باشد و یک اصل اولی برای محدود کردن مداخله کیفری دولتی ارائه دهد.(محمودی جانکی، 1382،ص187)

با شدت گرفتن رفتار خصمانه استکبار علیه جمهوری اسلامی ایران در حوزه اقتصاد، رهبر معظم انقلاب، نخستین بار در سال 1389 و در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور ، اقتصاد مقاومتی را مطرح نمودند. پس از آن در اولین اقدام های عملی در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی سال 1390را جهـاد اقتصـادی نام گذاری نمودند  . قطعاً اولویت دهی جهاد اقتصادی پس از اعلام اقتصاد مقاومتی، حتی بر ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، بی دلیل نیست. البته در نام گذاری سالهای1392وبه جهاد تاکید شده است رهبری سـال 1392را سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نام نهادند. حماسه را واقعه جهادی و پر شور معنا نمودند و با نامگذاری سال 1393به قتصاد و فرهنگ و عزم ملی و مدریت جهادی، مولفه ای  خاصی  از جهاد اقتصادی ، یعنی مدیریت جهادی ، در عرصه اقتصاد ، مورد پافشاری رهبری قرار گرفت.  (بیانات رهبری ، با کارکنان نیروی هوایی، 19/11/94)

چرا که یکی از مولفه های مقاومت اسلامی اقتصاد مقاومتی است وازاین رو جهاد اقتصادی از اهمیتی فوق العاده  در تحقق اقتصاد مقاومتی برخـوردار  است؛ بنابراین لازم است ابعاد و زوایای مختلف جهـاد در جهـت اقتصـاد مقـاومتی  بررسی شود. مقاله حاضر در صدد است نسبت سنجی قاعده لاضرر و لا ضرار را با الزامات اقتصاد مقاومتی از نگاه قرآن بررسی کند.

 

بیان مسئله :

قاعده لاضرر از آن رو که اختصاص به ابواب معینی از فقه ندارد یک قاعده فقهی عام است، یعنی فرمولی بسیار کلی که منشا استنباط در موارد مختلف قرار می گیرد.(ریسونی، 1376ص36) اهمیت این قاعده به اندازی است که برخی از آن به عنوان رمز هماهنگی اسلام با پیشرفت ها و توسعه فرهنگ یاد کردند و آن را از قواعد حاکمی دانسته اند که بر سرتاسر فقه حکومت دارد و کار آن کنترل و تعدیل قوانین دیگر است.(مطهری، 1351ص36)

ضروری بودن مسائل اقتصادی در نگاه مقام معظم رهبری نیز حائز اهمیت است، ایشان ضمن اشاره به محوری بودن مسئله اقتصاد، چنین می فرمایند: ((اینکه بنده می گویم (اقتصاد مقاومتی)و تکرار می کنم ، به خاطر این است که بنده از ده سال ، دوازده سال پیش دارم این حرف را با صدای بلند می زنم که اگر اقتصاد کشور را در درون مقاوم سازی کنیم ، عمده مشکلات از بین خواهد رفت )) (بیانات رهبری، در دیدار با کارکنان نیروی هوایی،19/11/94)

در همین راستا باید خاطر نشان کرد طبق قاعده لاضررو لاضرار که  در برخی از سندها نیز با عنوان لاضرر و لاضرار فی الاسلام آمده است بیانگر این است که هرگونه ضرر و زیان از اسلام نفی شده است. اقتصاد مقاومتی که یکی از مولفه های مقاومت اسلامی است تاکید بر آن دارد که با حمایت کردن از تولیدات داخلی و جلوگیری از وابستگی به کشورهای خارجی، اساس و پایه کشور که منوط به اقتصاد است با حمایت کردن از تولید داخلی و رونق تولد مستحکم گردد چرا که بدون توجه به این امرمهم ، وابستگی به کشورهای بیگانه ممکن است ضرر و زیانی را در بر گیرد بهمین خاطر طبق قاعده لاضرر و لاضرار فی الاسلام ، ضررو زیان نفی شده است .

پیشینه تحقیق :

هرچند در مورد اقتصاد مقاومتی مقالات زیادی نگارش شده است من جمله ((رویگرد اقتصاد مقاومتی در آسیب شناسی اقتصادی)) (محمد جواد توکلی، امید ایزاملو ، 1395) ، ((رهیافتی بر تبیین قناعت و نقش آن در اقتصاد مقاومتی از دیدگاه قرآن و روایت))(ایوب امرانی، غلام رضا عالیخانی، یونس نادمی ، 1396) ،(( مولفه های اقتصاد مقاومتی در قرآن کریم ))(مجید عنان پور خیر آبادی ، محمد سجاد ابراهیمی ، 91). اما وجه تمایز این مقاله با مقالات نوشته شده در این است که در این مقاله به رابطه و تناسب قاعده لاضرر و لا ضرار با الزامات اقتصاد مقاومتی در قرآن پرداخته شده است. در حالی که مقالات نوشته شده قبلی تنها به امر اقتصاد مقاومتی پرداخته اند.

روش تحقیق :

مقاله حاضر که از نوع مقالات علمی و پژوهشی است با روش کتاب خوانی، ضمن مراجعه به کتابها و مقالات موجود در این زمینه، و با استناد به قرآن کریم، به این نتیجه رسیدیم که طبق قاده لا ضرر و لا ضرار، اقتصاد مقاومتی گزینه خوبی است برای در امان ماندن از ضرر و زیانی که از طریق تحریم های اقتصادی بر کشور وارد می شود. چرا که طبق این قاعده ضرر و زیان نفی شده است .

1- شرح مفردات تحقیق :

1-1: مفهوم شناسی ضَرر

در معنا ضرر بین علما اختلاف نظر است گروهی معتقدند ضرر امری وجودی و ضد نفع است ، گروهی دیگر آن را امری عدمی می دانند و معتقدند که بین ضرر و نفع تقابل عدم و ملکه است و معنای ضرر عدم نفع است در موضوعی که در آن قابلیت نفع باشد. اگر ضرر را امری وجودی بدانیم ، تقابل ضررو نفع تضاد است ، نه عدم و ملکه. زیرا در عدم و ملکه برگشت آن به نقیض است و امکان ارتفاع آنها نیست ، حال آنکه اگر ضرر امر وجودی باشد امکان ارتفاع هست. اگر متاعی به قیمتی که خریداری شده است فروخته شود در عرف گفته می شود که در این معامله نه نفعی بوده نه ضرری ، حال آنکه در تقابل عدم و ملکه که به نقیضین برگشت می یابد در چنین معامله ای ضرر وجود دارد ما ضرر را امر وجودی میگیرم ، یعنی ضد نفع. (بجنوردی،1412ق، ج1:ص250)

1-2 : مفهوم شناسی ضِرار

گروهی معتقدند این کلمه مرادف و به معنی ضرر است و تکرار و عطف آن عقیب ضرر به لحاظ تاکید است و بر همین اساس مضار بر سمره بن جندب وارد شده :((ما اَراکَ یا سمره الا مضاراً )).گروهی دیگر معتقدند این کلمه مصدر باب مفاعله است در این صورت ، ضرر باید از دو طرف صدق کند . و نیز می توان گفت در باب مفاعله آنچه معتبر است تکرار صدور مبدا می باشد از فاعل واحد یا از دو فاعل یا حتی محط نظر فاعلیت یکی و مفعولیت دیگری باشد. مثل ((ضارب زید عمروا ))به خلاف باب تفاعل که محط نظر فاعلیت هر دو طرف است ، مثل ((تضارب زید و عمرو ))به رفع هر دو و نیز محتمل است حدیث لاضرر و لا ضرار نفی ضرر که همان ورود نقص به مال و اعتبار و بدون انسان باشد و ضرار به معنای نفی هر گونه حکمی که موجب مکروه و مشقت و حرج بر مسلمین باشد که قهرا این حدیث شریف دلیل بر قاعده لاضرر و لا حرج می شود به ضمیمه آیات شریفه که در آنها ضرار به کار برده شده است. بنابراین تکرار صدور همان ضرار است و این معنی مناسب با همین روایت و مسایل مربوط به آن است ، زیرا این سمره است که به انصاری ضرر می رساند و این امر را تکرار می کند و کثیرالضرر است.(بجنوردی، ج1:ص 250 موید این نکته آیات قرآنی هستند ، وقتی خداوند سبحان می فرماید « یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلا أَنْفُسَهُمْ وَمَا یَشْعُرُونَ» (میخواهند خدا اهل ایمان  را فریب دهند در حالی که جز خودشان را فریب نمی دهند ولی درگ نمی کنند . ) (بقره ، آیه9).

1-3 : مفهوم شناسی  لا

لا در این حدیث لای نفی جنس است در صورت نکره بودن مدخول آن مثل (لارجلٌ فی الدارِ(هیچ مردی در خانه نیست ) است. هرچند طبق نظر سید میر فتاح در کتاب عناوین و شیخ الشریعه اصفهانی ، حدیث شریفه نهی الهی از ایجاد ضرر است مانند آیه شریفه ((فلا رَفَثَ ولا فُسُوقَ وَ لا جدالَ فی الحجِ))(در حج، آمیزش با زنان و گناه و جدال (جایز) نیست.) ( بقره، 197) اما طبق نظر امام خمینی (ره) نهی مذکور نهی سلطانی و حکومتی است که از پیامبر(ص) صادر شده است.(بجنوردی،1412ق، ج1: ص 250)

1-4 : مفهوم شناسی اقتصاد مقاومتی

واژه اﻗﺘﺼﺎد در ﻟﻐﺖ از رﯾﺸﻪ (ق ص د )ﺑﻪ معناي ﭘﺎﯾﺪاري در راه ،اﻋﺘﺪال و میانه روي ، اعتبار،  ﻗﺼﺪ در ﭼﯿﺰي به ﻣﻌﻨﺎ ﻋﺪم اﻓﺮاط در آنﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﮐﻪ ﻣﺎ ﯿﻦ  اﺳﺮاف و ﺧﺴﺎﺳﺖ اﺳﺖ. در ﺣﺪﯾﺚ آمده (ما عال مقتصد )ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ میانه روی ﮐﻨﺪ دﭼﺎر ﻓﻘﺮنمی شود یعنی کسی که  در اﻧﻔﺎق اﻓﺮاط و ﺗﻔﺮﯾﻂ ﻧﮑﻨﺪ فقیر نمی شود  ابن جنی  ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ :اﺻﻞ( ق ص د )در ﮐﻠﺎم ﻋﺮب به ﻣﻌﻨﺎي عزم، ﻗﺼﺪ و ﻫﺪف اﺳﺖ.(ابن منظور، ج2:ص353)

مقاومت مصدری است از ریشه ((قو))و هم ریشه مستقیم ، قوام ، استقامت و قیام است. به معنای در برابر تهاجم دشمن مقاومت کردن ، رو در روی دشمن ایستادن (بندر ریگی،ج2:ص1533) ایستادگی کردن، با(معین،1381،ص3057) کسی در امری برابری کردن ، ضدیت کردن، می باشد. (عمید،1389،ج3:ص2289)

2 : مستندات قاعده لاضرر و لاضرار

قاعده لاضرر از اساسی ترین و معروف ترین قواعد فقه اسلامی است و با توجه به مدارک و منابع چهارگانه فقه می توان به آن استناد کرد. در اغلب نظام های حقوقی معاصر تحت عنوان <<عدم جواز سوء استفاده از حق>>مطرح شده است و می توان گفت منشا عقلی دارد و بنای عقلا بر این قاعده استوار است. از جمله حقوق مدنی فرانسه حدود 70سال پیش ، در حقوق کامن لو مربوط به انگلستان حدود 90سال پیش و نیز در آمریکا و کانادا و استرالیا ، بحث اصلی آن مطرح شده است ولی با وجود همه اینها ، اسلام این مسئله را حدود 1400سال پیش ، تحت عنوان «لاضرر و لا ضرار فی الاسلام » مطرح کرده است و می توان گفت که کامل ترین و مترقی ترین نظام حقوقی دنیا است.(محقق داماد، 1366،ص67)

2-1: قرآن :

اگرچه همانطور که از اسم این قاعده پیداست ، مدرک مهم این قاعده حدیث متواتر نبوی لاضرر و لاضرار فی الاسلام است، ولی در قرآن مجید نیز آیاتی وجود دارد که با تصریح به واژه ضرر و مشتقات آن در موارد خاصی احکامی را ارائه کرده است که در این قسمت چند مورد از آن را بیان می کنیم.

2-1-1: «لاتُضارَ والِدَه بِوَلَدِها وَ لا مَولٌودٌ لَهٌ بِوَلَدَهِ»(بقره ، آیه233) در این آیه مادران از اینکه با قطع شیر موجب ضرر و زیان فرزند خود شوند، نهی شده است.

2-1-2«وَلاتَمَسِکوهنَ ضِرار لِتَعتَدوا » (بقره ،آیه231) در این آیه نیز مردان از اینکه با نیت تعدی و تجاوز و پایمال کردن حقوق همسر خود ، بعد از طلاق به آنها رجوع کنند و آنها را نگه دارند منع و نهی شده اند.

2-2 روایات :

روایاتی که از ائمه معصومین در ارتباط با قاعده لاضرر رسیده ، بسیار است که در همه آنها عبارت «لاضرر و لاضرار » ذکر شده است.

خلاصه موضوع  روایت مذکور در کتب شیعه، آن است که شخصی به نام سمره ابن جندب درخت خرمایی در خانه یکی از اهالی مدینه داشت که راه رسیدن به آن از منزل صاحب خانه می گذاشت. صاحب خانه نزد پیامبر (ص) شکایت برد. پیامبر(ص) صاحب درخت را احضار و از وی خواست که هر وقت قصد سرکشی به درخت خود را دارد از صاحب منزل اجازه بگیرد. سمره امتناع کرد. پیامبر (ص) به صاحب خانه فرمود :«برو درخت را بکن و مقابل صاحبش بیانداز تا هر کجا می خواهد آنرا بکارد ». و بعد فرمود : « لاضرر و لاضرار »و یا «لا ضرر و لا ضرار علی المومنین ».صدوق (ره) در کتاب من لا یحضره الفقیه در باب میراث اهل ملل ، روایت را با اضافه کلمه اسلام نقل  می کند که قال رسول الله (ص) : «لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام » (بجنوردی، 1412ق، ج1:ص251)

2-3: بنای عقلا:

یکی از منابع فقهی و ادله قاعده لاضرر که شاید اساسی ترین دلیل بر قاعده لاضرر محسوب شود بنای عقلا می باشد که سایر ادله نیز به این دلیل باز می گردند و البته فقها نیز کمتر به این دلیل توجه فرموده اند زیرا ایشان با وجود روایات ، خودرا بی نیاز از بنای عقلا دانسته اند. اما از آنجائیکه استناد به بنای عقلا در بسیاری از فروع که بر این قاعده متفرع می گردند، تاثیر دارد. لذا ضروری است به بنای عقلا نیز استناد شود چنانچه بسیاری از قواعد فقه مانند : قاعده مایضمن و لا ما یضمن  ، قاعده غرور و...نیز مستند به بنای عقلا می باشد. بنای عقلا در استنباط احکام نقش بسیار موثری ایفا می کند و شارع مقدس ، که خود از عقلا و نیز رئیس عقلا می باشد قطعا روشهای عقلایی را در احکام شرعی تایید می کند بدیهی است که مقصود از بنای عقلا هرگونه بنایی نیست که با روشهای عقلانی سازگاری نداشته باشد، چنانچه اگر عقلا اعمالی را انجام دهند که با اصول عقلانی هماهنگ نباشد یا با اصول عدالت شازکاری نداشته باشد نمی توان آن را داخل در خوزه بنای عقلا دانست .(مکارم شیرازی، 1362،ص141)

2-4: اجماع:

اجماع فقهای امامیه، بلکه فقهای اسلام بر حجیت این قاعده است و مستندشان نیز همین روایت است. علمای عامه نیز به این روایت استناد می کنند و امام احمد بن جنبل در مسند و دیگر کتب روایت خود آن را ذکر کرده است. البته این اجماع اصولی اصطلاحی که محقق سنت باشد محسوب نمی گردد، زیرا اجماع مذکور با توجه به این ادله مدرکی است و هیچ گونه ارزش فقهی و حقوقی ندارد.( بجنوردی،1412ق،ج1: ص53)

3: تبیین اقتصاد مقاومتی در قرآن :

دراین قسمت بنا داریم تا با جست و جو در آیات قرآن کریم ، آیات متناسب با بحث را بیان کنیم با توجه به تفاسیر موجود به توضیح و تبیین اقتصاد مقاومتی در آیات قرآن کریم بپردازیم.

3-1: روح تهاجم در برابر دشمن سرسخت :

خداوند در آیه 104از سوره مبارکه نساء می فرماید: « وَلا تَهِنُوا فِی ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لا یَرْجُونَ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا » (و نباید در کار دشمن سستی و کاهلی کنید که اگر شما به رنج و زحمت می‏افتید آن‌ها نیز (از دست شما) رنج می‏کشند با این فرق که شما به لطف خدا امیدوارید و آن‌ها امیدی ندارند. و خدا دانا و حکیم است (و امیدواران را محروم نمی‏سازد).

این آیه به دنبال آیات مربوط به جهاد و هجرت، برای زنده کردن روح فداکاری در مسلمانان آمده است. این آیه بیان می نماید که در مقابل دشمنان سرسخت، روح تهاجم را در خود حفظ کنید زیرا از نظر روانی اثر فوق العاده ای در کوبیدن روحیه دشمن دارد.

سپس استدلال زنده و روشنی برای این حکم بیان می کند و می گوید : چرا شما سستی به خرج می دهید در حالی که اگر شما در جهاد گرفتار درد و رنج می شوید دشمنان شما نیز از این ناراحتیها سهمی دارند، با این تفاوت که شما امید به کمک و رحمت وسیع پروردگار علم دارید و آنها فاقد چنین امیدی هستند.

در پایان برای تاکید بیشتر می فرماید: « فراموش نکنید که تمام این ناراحتیها و رنجها و تلاشها و کوششها و احیانا سستی ها و مسامحه کاریها شما از دیدگاه علم خدا مخفی نیست »و بنابراین ، نتیجه همه آنها را خواهید دید.(مکارم شیرازی، 1374،ص447)

پس مسلمانان باید روحیه ی قوی داشته باشند و شکست های موردی (مثل احد) آنان را سست نکند و به جای موضع تدافعی، در تعقیب دشمن و در حالت تهاجمی باشند. (قرائتی، 1383،ج2:ص373)

با توجه به این آیه لازمه غلبه بر دشمن، حفظ روحیه تهاجم و عدم سستی می باشد. پس باید توجه داشت که مقابله با تحریم های اقتصادی در شرایط دشوار نباید از روحیه مومنین بکاهد چرا که دشمن درصدد است که ضعف و شکست جامعه اسلامی را مشاهده نماید. اقتصاد مقاومتی راهکاری در جهت سربلندی جامعه اسلامی است.

3-2 : استقامت و پایداری در برابر دشمن

خداوند در آیه 112از سوره مبارکه هود می فرماید:« فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَکَ وَلا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ »

(پس تو چنان که مأموری استقامت و پایداری کن و کسی که با همراهی تو به خدا رجوع کند نیز پایدار باشد، و (هیچ از حدود الهی) تجاوز نکنید که خدا به هر چه شما می‏کنید بصیر و داناست).

ظاهرا ریشه استقامت از قیام آدمی گرفته شده باشد، چون انسان در سایر حالاتش غیر از قیام آن طور که در حال قیام مسلط برکارها و مقاصد خود هست تسلط ندارد و آن طور نمی تواند قبض و بسط و دادوستد را انجام دهد، و به خلاف حال قیام که وقتی انسان بر پای خود بایستد از هر حال دیگری بهتر تعادل خود را در دست دارد و در نتیجه به تمامی اعمال خود از ثبات و حرکت، دادن و گرفتن، اعطاء و منع و جلب و نفع مسلط تر است. و نیز کنترل تمامی قوای خویش و افعال آن قوا را در دست دارد. بنابراین می توان گفت حالت قیام در تمامی شئون معرف شخصیت آدمی است. بنابراین استقامت معنایش طلب قیام از هر چیز است و همچنین استقامت آدمی در یک کار این است که از نفس خود بخواهد که در باره آن امر قیام نموده آن را اصلاح کند، به طوری که دیگر فساد و نقص به آن راه نیابد و به حد کمال و تمامیت خود برسد.(طباطبایی،1374،ج11:ص63-62)

در این خداوند مهمترین دستور را به پیامبر (ص) می دهد و می گوید: استقامت کن همانگونه که به تو دستور داده شده است. استقامت در راه تبلیغ و ارشاد کن، استقامت در راه مبارزه و پیکار کن، استقامت در انجام وظایف الهی و پیاده کردن تعلیمات قرآن کن، ولی این استقامت نه به خاطر خوشایند این و آن باشد و نه از روی تظاهر و ریا، و نه برای کسب عنوان قهرمانی، نه برای بدست آوردن مقام و ثروت و کسب موفقیت و قدرت، بلکه تنها به خاطر فرمان خداوند و آن گونه که به تو دستور داده شده است باید باشد. استقامتی خالی از افراط و تفریط، و زیاد و نقصان، استقامتی که در آن طغیان وجود نداشته باشد چرا که خداوند از اعمال شما آگاه است و هیچ حرکت و سکون و سخن و برنامه ای بر او مخفی نمی ماند.(مکارم شیرازی، 1374،ج9:ص257)

در تفسیر نور (قرائتی، 1383،ج5:ص388)در ذیل این آیه به نکات زیر اشاره شده است:

3-2-1- نتیجه ی تاریخ انبیا، استقامت است.

3-2-2- در استقامت و پایداری، رهبر باید پیشگام همه باشد.(شرایط مکه برای مسلمانان صدر اسلام، دشوار و نیاز به استقامت بوده است.)

3-2-3- پایداری زمانی ارزش دارد که در همه امور باشد، در عبادت، در ارشاد، تحمل ناگواری ها و مانند آن.

3-2-4- عمل باید بر طبق نص و فرمان الهی باشد، نه بر اساس قیاس و استحسان و خیال و امثال آن.

3-2-5 - پایداری رهبری بدون همراهی و پایداری امت بی نتیجه است.

3-2-6- همه چیز باید طبق فرمان باشد، نه زیادروی و طغیان.

3-2-7- رهبر و امت باید در راه مستقیم حرکت کنندو از افراط و تفریط بپرهیزند.

همچنین خداوند در آیه 30از سوره مبارکه فصلت می فرماید:« إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلا تَخَافُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ »

( (آنان که گفتند: محققا پروردگار ما خداي يکتاست و بر اين ايمان پايدار ماندند فرشتگان رحمت بر آنها نازل شوند (و مژده دهند) که ديگر هيچ ترسي (از وقايع آينده) و حزن و اندوهي (از گذشته خود) نداشته باشيد و شما را به همان بهشتي که (انبيا) وعده دادند بشارت باد)

در این قسمت به معنای استقامت پرداختیم و بیان نمودیم که استقامت آدمی در یک کار این است که در باره آن امر قیام نموده آن را اصلاح کند، به طوری که دیگر فساد و نقص به آن راه نیابد و به حد کمال و تمامیت خود برسد. بنابراین معنای استقامت در بردارنده ضعف نیست به گونه ای که برخی تصور می کنند، پس با اقتصاد مقاومتی نیز می توان به رشد و شکوفایی دست یافت ، چرا که بدون تحمل سختی ها و استقامت در برابر مشکلات نمی توان به قله سعادت، رشد و شکوفایی رسید.

3-3- عمران و آبادانی :

خداوند در آیه 61سوره مبارکه هود می فرماید: «وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الأرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ » (و باز ما به سوی قوم ثمود برادرشان صالح را به رسالت فرستادیم، صالح به قوم خود گفت: ای قوم، خدای یگانه را که شما را جز او خدایی نیست پرستش کنید، او خدایی است که شما را از زمین بیافرید و برای عمارت و آباد ساختن آن برگماشت، پس شما از خدای خود آمرزش طلبید و به درگاه او توبه کنید که البته خدای من (به همه) نزدیک است و شنونده و اجابت کننده است).

راﻏﺐ  در ﻣﻔﺮدات گفته، ﻛﻠﻤﻪ «اﻧﺸﺎ» ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎى اﻳﺠﺎد و ﺗﺮﺑﻴﺖ ﭼﻴﺰى اﺳﺖ و ﺑﻴﺸﺘﺮ در ﺟﺎﻧﺪاران ﻛﻪ ﺗﺮﺑﻴﺖ  بیشتری ﻻزم دارﻧﺪ اﺳﺘﻌﻤﺎل  میﺷﻮد ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ کلمه «ﻋﻤﺎرت» (ﺑﺮ ﺧﻼف ﻛﻠﻤﻪ خراب ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎى از اﺛﺮ اﻧﺪاﺧﺘﻦچیزی اﺳﺖ.) ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎى آﺑﺎد ﻛﺮدن ﭼﻴﺰى اﺳﺖ ﺗﺎ اﺛﺮ ﻣﻄﻠﻮب را دارا ﺷﻮد، ﻣﺜﻼ ﻣﻰﮔﻮﻳﻨﺪ:« عَمَرَ ارضَهُ» یعنی فلانی زمین خود را آباد کرد.بنابراین کلمه عمارت به معنی آن اﺳﺖ ﻛﻪ زﻣﻴﻦ را از ﺣﺎل ﻃﺒﻴﻌﻴﺶ ﺑﺮﮔﺮداﻧﻰ و وﺿﻌﻰ ﺑﻪ آن ﺑﺪﻫﻰ ﻛﻪ ﺑﺘﻮان آن ﻓﻮاﻳﺪى ﻛﻪ ﻣﺘﺮﻗﺐ از زﻣﻴﻦ اﺳﺖ را اﺳﺘﻔﺎده ﻛﺮد، ﻣﺜﻼ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮاب و ﻏﻴﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺳﻜﻮﻧﺖ را ﻃﻮرى ﻛﻨﻰ ﻛﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺳﻜﻮﻧﺖ ﺷﻮد و در ﻣﺴﺠﺪ ﻃﻮرى ﺗﺤﻮل اﻳﺠﺎد ﻛﻨﻰ ﻛﻪ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺑﺮاى ﻋﺒﺎدت ﺷﻮد و زراﻋﺖ را ﺑﻪ ﻧﺤﻮى ﻣﺘﺤﻮل سازی ﻛﻪ آﻣﺎده ﻛﺸﺖ و زراعت ﮔﺮدد و ﺑﺎغ را ﺑﻪ ﺻﻮرﺗﻰ در آورى ﻛﻪ ﻣﻴﻮه بدهد.  ﻛﻠﻤﻪ  «اﺳﺘﻌﻤﺎر»  و ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎى ﻃﻠﺐ ﻋﻤﺎرت اﺳﺖ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻌﻨﻰ ﻛﻪ از اﻧﺴﺎﻧﻰ ﺑﺨﻮاﻫﻰ زﻣﻴﻦ را آﺑﺎد ﻛﻨﺪ ﺑ ﻪ ﻃﻮرى ﻛﻪ آﻣﺎده ﺑﻬﺮه ﺑﺮدارى ﺷﻮد، بهره ای ﻛﻪ از آن زﻣﻴﻦ ﺗﻮﻗﻊ ﻣﻰ رود. ﺑﻨﺎ ﺑﺮ آﻧﭽﻪ ﮔﺬﺷﺖ ﻣﻌﻨﺎى  « هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الأرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا » ( ﺑﺎ در ﻧﻈﺮ داﺷﺘﻦ اﻳﻦ ﻛﻪ ﻛﻼم اﻓﺎده ﺣﺼﺮ می ﻛﻨﺪ) اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪاى ﺗﻌﺎﻟﻰ آن ﻛﺴﻰ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ را از ﻣﻮاد زﻣﻴﻨﻰ اﻳﻦ زﻣﻴﻦ اﻳﺠﺎد ﻛﺮد  و ﻳﺎ ﺑﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻰ دﻳﮕﺮ ﺑﺮ روى ﻣﻮاد ارﺿﻰ، اﻳﻦ ﺣﻘﻴﻘﺘﻰ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﺶ اﻧﺴﺎن اﺳﺖ را اﻳﺠﺎد ﻛﺮد و ﺳﭙﺲ ﺑﻪ تکمیلش ﭘﺮداﺧﺘﻪ، اﻧﺪك اﻧﺪك ﺗﺮﺑﻴﺘﺶ ﻛﺮد و در ﻓﻄﺮﺗﺶ اﻧﺪاﺧﺖ ﺗﺎ در زﻣﻴﻦ ﺗﺼﺮﻓﺎﺗﻰ ﺑﻜﻨﺪ و آن را ﺑﻪ ﺣﺎﻟﻰ در آورد ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ در زﻧﺪه ﻣﺎﻧﺪن ﺧﻮد از آن ﺳﻮد ﺑﺒﺮد و اﺣﺘﻴﺎﺟﺎت و ﻧﻮاﻗﺼﻰ را ﻛﻪ در زﻧﺪﮔﻰ ﺧﻮد ﺑﻪ آن ﺑﺮﻣﻰ  ﺧﻮرد ﺑﺮﻃﺮف ﺳﺎزد.( ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻲ، 1374،ج10:ص462-461)

 ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ اﻳﻦ که ﻗﺮآن نمی ﮔﻮﻳﺪ ﺧﺪاوﻧﺪ زﻣﻴﻦ را آﺑﺎد ﻛﺮد و در اﺧﺘﻴﺎر ﺷﻤﺎ ﮔﺬاﺷﺖ، ﺑﻠﻜﻪ   ﮔﻮﻳﺪ ﻋﻤﺮان و آﺑﺎدى زﻣﻴﻦ را ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺗﻔﻮﻳﺾ ﻛﺮد، اﺷﺎره ﺑﻪ اﻳﻦ  ﻛﻪ وﺳﺎﺋﻞ از ﻫﺮ ﻧﻈﺮ آﻣﺎده اﺳﺖ، اﻣﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﻛﺎر و ﻛﻮﺷﺶ زﻣﻴﻦ را آﺑﺎد ﺳﺎزﻳﺪ و ﻣﻨﺎﺑﻊ آن را ﺑﺪﺳﺖ آورﻳﺪ و ﺑﺪون ﻛﺎر و ﻛﻮﺷﺶ ﺳﻬﻤﻰ ندارید. در ﺿﻤﻦ اﻳﻦ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻧﻴﺰ از آن اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻰ  ﺷﻮد ﻛﻪ ﺑﺮاى ﻋﻤﺮان و آﺑﺎدى ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﻳﻚ ﻣﻠﺖ ﻣﺠﺎل داد و ﻛﺎرﻫﺎى آﻧﻬﺎ را ﺑﺪﺳﺖ آﻧﺎن ﺳﭙﺮد و وﺳﺎﺋﻞ و اﺑﺰار ﻻزم را در اﺧﺘﻴﺎرﺷﺎن ﮔﺬارد. (ﻣﻜﺎرم ﺷﻴﺮازي، 1374،ج9:ص150)

 ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﺒﻲ ﻛﻪ ﺑﻴﺎن ﺷﺪ ﻣﺸﺨﺺ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻤﺮان و آﺑﺎدي در ﻣﻮرد اﻗﺘﺼﺎد ﻫﻢ ﻗﺎﺑﻞ ذﻛﺮ اﺳﺖ .ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ آﻧﭽﻪ ﻛﻪ در ﺷﺮاﻳﻂ ﻓﻌﻠﻲ ﻛﺸﻮر ﻣﻮﺟﺐ ﻋﻤﺮان و آﺑﺎداﻧﻲ اﻗﺘﺼﺎد ﻛﺸﻮر ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ، اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻘﺎوﻣﺘﻲ اﺳﺖ. چرا که در این برهه زمان و پشت سر گذاشتن تمامی تحریم ها، توجه به تولید داخلی و رونق آن، حمایت کردن از کالای ایرانی و حمایت کردن از تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی در جهت پیشرفت کشور، موجب رشد و تعالی اقتصاد خواهد شد، و زمینه را هرچه بیشتر برای ترقی و آبادانی کشور در تمامی زمینه ها فراهم خواهد کرد. چرا که طبق قاعده لاضرر و لا ضرار ، اسلام ضرر و زیان را برداشته است و با حمایت کردن از تولیدات داخلی، ضررهایی که ممکن است از کشورهایی بیگانه در زمینه اقتصاد(تحریم اقتصادی) یا هر زمینه دیگر متوجه کشور شود، جلوگیری گردد.

4: اصول و الزامات اقتصاد مقاومتی در قرآن

در این قسمت از مقاله به اصول و الزامات اقتصاد مقاومتی در قرآن که عبارتند از: خدامحوری، عدالت محوری،الگوی اسلامی مصرف، داشتن روحیه جهادی است می پردازیم.

4-1: خدا محوری

در میانه راه انسان نیازمند امکانات و نقشه راه است. امکانات رشد و تعالی انسان در تمامی ابعاد مادی و معنوی، از جانب خداوند متعال فراهم شده است. امکانات مادی همان مواهب طبیعی، و امکانات معنوی همان نیروی عقل و خرد و وحی و نبوت است که همگی از مواهب خداوند متعال است.

 وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَیَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهَارًا (نوح ، آیه 12) او با اموال و فرزندان به شما مدد می رساند، و برای شما باغ هایی و نهرهایی پدید می آورد.

... یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ (سوره هود، آیه 52) او برای شما از آسمان باران پیاپی (و سودمند) فرو می بارد، و بر این نیرو که دارید می افزاید.

 به دلیل نیازمندی انسان در آغاز و انجام و شریعت و طبیعت به خداوند متعال است که انسان باید راه خدا محوری را برگزیند و از خود محوری بپرهیزد. نه تنها تمام نیازمندی های انسان به دست خداست و خداوند مالک تمام دارایی های اوست، بلکه تمام دارایی های جهان از آنِ حق تعالی است و همه موجودات محتاج، و بلکه عین احتیاج به او هستند.(فرضی زاده، سال انتشار:96،ص5)

«وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ وَ... »(آل عمران ،آیه 109)« أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ ...»(یونس، آیه 55)« أَلا إِنَّ لِلَّهِ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِی الأرْضِ ...»(همان، آیه66).  آنچه در آسمان ها و در زمین است از آنِ خداست .

« لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ ...»(شوری، آیه 49)( فرمانروایی (و مالکیّت) آسمان ها و زمین از آن خداست )

بر این اساس، دارایی انسان، اعتباری و قراردادی است و دارای حقیقی تنها خداوند است. به تعبیر دیگر دارایی انسان متعلق به خداست و اوست که به انسان اموال و دارایی بخشیده است.

 «.... وَآتُوهُمْ مِنْ مَالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ ...» (نور، آیه 33)( به آنان (بردگانی که آزاد شوند)، ازمال خدا که به شما داده است بدهید).

بنابراین، از آنجا که وجود انسان، نیرو و تمام دارایی او از آن خداوند است، تمام فعالیت های انسان از جمله فعالیت های اقتصادی او نیز مرهون فضل خداست. اختراع و ابتکار، صنعت گری و کشاورزی، هوا نوردی و دریانوردی انسان و ... همگی به یاری و فضل خدای مهربان صورت می گیرد. قرآن کریم به عنوان نمونه، کار کشاورزی انسان را مطرح می کند و به انسان یادآور می شود که کشاورز حقیقی خداست، و نه انسان .

«أَفَرَأَیْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ ، أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ»(واقعه، آیه 63و64)( آیا به آنچه کشت می کنید می نگرید؟ آیا شما آن را می رویانید یا ما رویاننده هستیم؟

پس برای هر گونه پیشرفت از جمله پیشرفت اقتصادی باید به مالک و آفریننده جهان و انسان متکی بود و از او

مدد خواست. خود محوری انسان هر چند به معنای خود اتکایی او هرگز امکان پذیر نیست و انسان در هر حال محتاج لطف و عنایت خداوند است، اما انسان با بی توجهی به خالق خود، خود را از امدادهای ویژه خداوند محروم می کند

نتیجه آنکه پیشرفت اقتصادی هماهنگ با سعادت انسان، نه تنها با خدا محوری او در تعارض نیست، بلکه اساسا بدون خدامحوری، پیشرفت اقتصادی به معنای پیش گفته ممکن نیست .

«اللَّهُ یَبْسطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَ یَقْدِرُ»( رعد، آیه26)  (خداوند رزق و روزی را برای هر کس که می خواهد گسترش می سازد یا محدود می کند )

«وَمَا مِن دابهٍ فِی الْأَرْضِ إِلاَ عَلَی اللَّهِ رِزْقُهَا...»(هود، آیه 6)( و هیچ جنبده ای در زمین نیست مگر این که رزق و روزی آن بر عهده خدا است) .

«...وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ »(بقره، 212)( و خداوند هر که را بخواهد، بدون حساب روزی میدهد)

4-2: عدالت محوری

اصل عدالت یکی از بنیانی ترین معارف قرآن کریم است؛ و رعایت عدالت و برقراری قسط در شئون فردی و اجتماعی انسان ها، از جمله فعالیت های اقتصادی، یکی از اهداف بسیار بلند اقتصاد اسلامی محسوب می شود چرا که در سایه عدالت اقتصادی است که جامعه می تواند به قله های پیشرفت برسد. از مهم ترین جلوه های عدالت، عدالت اقتصادی است چرا که رعایت عدالت در این زمینه و حفظ انصاف میتواند شرایط و بسترهای لازم را برای سعادت دنیا و آخرت فراهم کند . عدالت یعنی اینکه هر چیزی در جای خودش قرار گیرد و منظور از عدالت اقتصادی این است که  همه افراد جامعه از اقتصاد به طور عادلانه بهرمند شوند نه اینکه به صورت ناعادلانه برخی بر دیگران سبقت گیرند چرا که در این صورت کشور نخواهد توانست به اهداف و مقاصد خود دست یابد. در این شرایط کشور برای رسیدن به  اهداف خود به کشورهای بیگانه وابسته خواهد بود کشورهای بیگانه از این موقعیت سوء استفاده خواهند کرد و با مطرح کردن تحریم های اقتصادی ، مانع ترقی کشور خواهند شد در همین راستا در این مقاله سعی کردیم تا رابطه قاعده لاضرر را با اقتصاد مقاومتی بررسی کنیم.

«وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ، وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ ، لا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ »(یس، آیات 38تا40)( و نیز خورشید تابان بر مدار معین خود دایم بی‏هیچ اختلاف به گردش است. این طرح و تدبیر خدای دانای مقتدر است (و برهان دیگر بر قدرت اوست و نیز (گردش) ماه را (در) منازل معین مقدّر کردیم تا مانند شاخه‌ی خشکیده‌ی خرما (زرد و لاغر به منزل اول) باز گردد (و این بر قدرت حق برهان دیگری است) نه (در گردش منظم عالم) خورشید را شاید که به ماه فرا رسد و نه شب بر روز سبقت گیرد و هر یک بر مدار معینی (در این دریای بی‏پایان) شناورند.

«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ»(حدید، آیه 25)( همانا ما پيمبران خود را با ادلّه و معجزات فرستاديم و با ايشان کتاب و ميزان عدل نازل کرديم تا مردم به راستي و عدالت گرايند، و آهن (و ديگر فلزات) را که در آن هم سختي (جنگ و کارزار) و هم منافع بسيار بر مردم است (نيز براي حفظ عدالت) آفريديم، و تا معلوم شود که خدا و رسلش را با ايمان قلبي که ياري خواهد کرد؟ (هر چند) که خدا بسيار قوي و مقتدر (و از ياري خلق بي‌نياز) است.

 «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ وَالأقْرَبِینَ إِنْ یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقِیرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا» (نساء ، آیه 135)

(ای اهل ایمان، نگهدار عدالت باشید و برای خدا گواهی دهید هر چند بر ضرر خود یا پدر و مادر و خویشان شما باشد، (برای هر کس شهادت می‏دهید) اگر فقیر باشد یا غنی، خدا به (رعایت حقوق) آن‌ها اولی است، پس شما (در حکم و شهادت) پیروی هوای نفس نکنید تا مبادا عدالت نگاه ندارید. و اگر زبان را (در شهادت به نفع خود) بگردانید یا (از بیان حق) خودداری کنید خدا به هر چه کنید آگاه است.)

4-3: الگوی اسلامی مصرف

 ساده زیستی یکی از شئونات اسلامی است و سیره اهل بیت (ع) نیز بر همین اساس بوده است که با آمدن   کالاهای لوکس، زیر سوال میرود و این ارزش خود به خود رو به فراموشی رفته و فرهنگ نامناسب و ناهنجاری جایگزین آن می شود .تجمل پرستی و روی آوردن به تشریفات یکی از موانع جدّی بر سر اصلاح الگوی مصرف و پیشرف تهای اقتصادی است .فرو افتادن در دام تشریفات و تجملات حاصل آن چیزی جز باز ماندن از تولید نیست. قرآن کریم در راستای فرهنگ سازی برای درست مصرف کردن و ایمن کردن مسلمانان از فرو افتادن در دام تشریفات و تجملات به پیروانش دستور میدهد که دیدگان خود را به ثروت اشراف اندوزان ندوزند، مبادا شوق به تجمل پرستی در جان آنها شعله زند و آنها را به سوی تشریفات، سوق دهد.(فرضی زاده، سال انتشار:96، ص9) خداوند سبحان در قرآن کریم می فرماید :

وَلَا تَمُدَّنَّ عَینَیکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیرٌ وَأَبْقَى»(طه ، آیه 131)«

هرگز به متاع ناچیزی که به قومی از آنان (قومی کافر و جاهل) در جلوه‌ی حیات دنیای فانی برای امتحان داده‏ایم چشم آرزو مگشا، و رزق خدای تو بسیار بهتر و پاینده‏تر است. )

قرآن کریم در این راستا اولین قدم را جلوگیری از اسراف بیان می کند و میفرماید:«... وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یحِبُّ الْمُسْرِفِینَ»(انعام ، آیه 141) زیاده روی مکنید که او اسرافکاران را دوست ندارد ضمن آنکه اسراف را در هزینه ها ممنوع می داند، مصرف تفریطی و زهد افراطی را نیز مردود میشمارد و مسرفین را برادران شیطان می نامند« إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیاطِینِ » (اسراء ، آیه 27) و در آیه ای دیگر« وَالَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یسْرِفُوا وَلَمْ یقْتُرُوا وَکَانَ بَین ذلک قوامَاً»(فرقان ، آیه 67)  در مورد نکوهش تبذیر و منع اسراف، قرآن کریم چه شیوا بیان می کند« وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلا تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا  » (اسراء ، آیه 26)(حق خویشاوند را به او بده و در راه مانده را (دستگیری کن) و ولخرجی و اسراف مکن)

4-4: داشتن روحیه جهادی

روحیه جهادی در حقیقت چیزی فراتر از انگیزه سازمانی یا سود شخصی است وقتی روحیه ی جهادی بر کاری  حاکم شود دیگر فرد خود را در چارچوب بخشنامه ها و وظایف تعیین شده اداری و یا سود شخصی اش نمی سنجد و طبعا در آن قالب محدود نیز عمل نمی کند در چنین شرایطی افراد تنها به هدف می اندیشند و تا رسیدن به آن دست از تلاش بر نمی دارند.(فرضی زاده ، سال انتشار:96،ص10)

 خداوند در آیه 104 سوره مبارکه نساء می فرمایید: « وَلا تَهِنُوا فِی ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِنْ تَکُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لا یَرْجُونَ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا »

(و نباید در کار دشمن سستی و کاهلی کنید که اگر شما به رنج و زحمت می‏افتید آن‌ها نیز (از دست شما) رنج می‏کشند با این فرق که شما به لطف خدا امیدوارید و آن‌ها امیدی ندارند. و خدا دانا و حکیم است (و امیدواران را محروم نمی‏سازد).

 این آیه به دنبال آیات مربوط به جهاد و هجرت، براى زنده کردن روح فداکارى در مسلمانان آمده است .این آیه بیان می نماید که در مقابل دشمنان سرسخت، روح تهاجم را در خود حفظ کنید زیرا از نظر روانى اثر فوق العاده اى در کوبیدن روحیه دشمن دارد سپس استدلال زنده و روشنی برای این حکم بیان می کند  و می گوید چرا شما سستی به خرج می دهید « حالی که اگر شما در جهاد گرفتار درد و رنج مى شوید دشمنان شما نیز از این ناراحتیها سهمى دارند، با این تفاوت که شما امید به کمک و رحمت وسیع پروردگار عالم دارید و آنها فاقد چنین امیدی هستند»

و در پایان برای تاکید بیشتری می فرماید « فراموش نکنید که تمام این ناراحتیها و رنجها و تلاشها و کوششها وسستی ها و مسامحه کاری های شما از دیدگاه علم خداوند مخفی نیست  » بنابراین نتیجه همه آنها را خواهید دید . (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،ج1:ص447)

پس مسلمانان باید روحیه ى قوى داشته باشند و شکست هاى موردى (مثل احد )آنان را سست نکند و به جاى موضع تدافعی در تعقیب دشمن و در حالت تهاجمی باشند . با توجه به این آیه لازمه غلبه بر دشمن، حفظ روحیه تهاجم و عدم سستی می باشد. پس باید توجه داشت که مقابله با تحریم های اقتصادی در شرایط دشوار نباید از روحیه مومنین بکاهد چرا که دشمن درصدد است که ضعف و شکست جامعه اسلامی را مشاهده نماید. اقتصاد مقاومتی راهکاری در جهت سربلندی جامعه اسلامی است .(قرائتی، تفسیر نور ، ج2:ص373).

نتیجه گیری  :

مقاله حاضر که در مورد نسبت سنجی قاعده لاضرر و لا ضرار با الزامات اقتصاد مقاومتی در قرآن است ضمن پرداختن به الزامات اقتصاد مقاومتی از نگاه قرآن ، به بررسی رابطه قاعده لاضرر و لا ضرار با اقتصاد مقاومتی پرداخته شده است. به این نتیجه رسیده شد که اقتصاد مقاومتی که یکی از مولفه های مقاومت اسلامی است تاکید بر آن دارد که با حمایت کردن از تولیدات داخلی و جلوگیری از وابستگی به کشورهای خارجی، اساس و پایه کشور که منوط به اقتصاد است با حمایت کردن از تولید داخلی و رونق تولد مستحکم گردد چرا که  بدون توجه به تولیدات داخلی و اقتصاد مقاومتی ، که ممکن است کشور برای ادامه دادن مسیر پیشرفت خود به آنها دست بزند من جمله واردات از کشورهای بیگانه ، و از این طریق ممکن است ضرر و زیانی متوجه کشور شود (تحریم اقتصادی) اما طبق قاعده لاضرر و لا ضرار و با  مطرح شدن اقتصاد مقاومتی و حمایت کردن از تولیدات داخلی و فعالان اقتصادی ، ضرر  و زیانی که از این طریق بر کشور وارد می شود نفی شده است . چرا که قاعده لا ضرر و لا ضرار ، ضرر و زیان را نفی کرده است.

 

کتاب نامه :

1-قرآن

2- ابن منظور، محمد بن مکرم، السان العرب، ج3، بیروت، دار صادر، 1414ق

3- بجنوردی، محمد حسین، قواعد الفقهیه، انتشارات موسسه قائم آل محمد، قم، 1412ق، چاپ دوم

4- بندر ریگی، محمد، المنجد،(عربی و فارسی)، ج2، تهران، 1384، بی تا

5- ریسونی، احمد، اهداف دین از نگاه شابطی، ترجمه شید حسن اسلامی و سید محمدعلی احمدی ابهری، قم، انتشارات دفترتبلیغات اسلامی1376

6-طباطبایی، محمد حسین، المیزان،ج10(461-462)ج11(62-63) مترجم(موسوی همدانی)، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 89، چاپ سوم

7-عمید، حسین، فرهنگ عمید، ج3،تهران، موسسه انتشارات امیر کبیر ،1389

8-فرضی زاده ، محمود،( بررسی اصول و الزامات اقتصاد مقاومتی در قرآن) ، 1396، اولین کنفرانس پژوهش در فقه و حقوق اسلامی(19-1)

9-قرائتی، محسن،تفسیر نور، مرگز فرهنگی درسهایی از قرآن، تهران، 86،چاپ دوم

10-محقق داماد، سید مصطفی، 1366،قواعد الفقهیه ،ج2،تهران،چاپ خانه وزارت کشور و ارشاد اسلامی

11-معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیر کبیر، 1386

12-محمودی جانکی، فیروز،( مبانی، اصول و شیوه های جرم انگاری)، رساله دکتری حقوق کیفری و جرم شناسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران،1382

13- مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا،1351

14-مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،ج1(447)ج9(150-257) انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1390، چاپ سوم 

مقالات مشابه